Daily Archive: ۲۶ خرداد ۱۳۹۸

مديريت وبسايت بهروز عليخانی

کاربرد علم کوانتم در سیستم ارت

مقدمه:

واقعیت این است که تا قبل از پبدایش فیزیک کوانتوم، دیدگاه ما به جهان بر اساس فیزیک نیوتونی استوار بود. این دیدگاه برای جهان یک ماهیت ماشینی و مکانیکی قائل و معتقد بودجهان قابل پیش بینی است تا حدی که وجود یا عدم وجود انسان هیچ تاثیری در عملکرد جهان ندارد. باتولد فیزیک کوانتوم و با ورود علم به دنیای درون اتم چیزهایی بسیار شگفت انگیز کشف شدند که جهان بینی انسان نسبت به هستی و نسبت به خودش تغییر کرد. ماهیت ماشین وار جهان جای خود را به عالمی زنده ، آگاه ، غیر قابل پیش بینی و در عین حال کاملاً هوشمند و پاسخگو داد.
نکته بسیار مهم در فیزیک کوانتوم این است که  فیزیک کوانتوم  ، ذهن و آگاهی انسان را وارد بر واقعیتهای جهان می داند بطوریکه معتقد است بدون وجود انسان واقعیتها یعنی دنیای ماده اینگونه که مشاهده می شوند، وجود نمی داشتند. و مهمتر از همه نقش سطح آگاهی انسان در تاثیر گذاری بر وقایع جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این خیلی نکته  قابل توجهی است که  آگاهی بر روی کنترل وقایع هستی میتواند نقش مهمی داشته باشد !
هیچ جای تعجبی ندارد که  بیان کنیم : از دیدگاه فیزیک کوانتوم جهان درون اتم بیشتر شبیه سرزمینی سحر آمیز است تا ادامه جهان طبیعی. قلمرویی عجیب که در آن نیروهای راز آمیز مانند انرزی  اسکالر به مثابه چیزهای عادی قلمداد می شود و منطق دنیای ماده در آن جای ندارد.یکی از کشفیات حیرت انگیز فیزیکدان های کوانتوم این بود که اگر شما ماده را به تکه های کوچک تقسیم کنید، سرانجام به جایی می رسید که آن تکه ها ، الکترونها ، پروتونها و غیره دیگر حاوی ویژگیهای شیء مادی نخواهند بود. مثلاً ما غالباً الکترون را به مثابه یک گوی کوچک در حال چرخش می پنداریم ، ولی این پندار از حقیقت بسیار دور است. گرچه الکترون گاه چنان عمل می کند که گویی یک ذره کوچک منسجم است، ولی فیزیکدانها دریافته اند که الکترون تقریباً واجد هیچ بعدی نیست ، و ما را وا میدارد که برای الکترون آکاهی و یا شعور متصور شویم …….درک و تصور این گفته برای اغلب ما مشکل است چون هرچیزی در سطح وجود انسانی واجد بعد است با این حال چنانچه بخواهید عرض یک الکترون را اندازه بگیرید هرگز نمی توانید. چون یک الکترون مثل اشیای معمولی دیگری که می شناسیم نیست.
– کشف دیگر فیزیکدانها این بود که الکترون قادر است هم به صورت ذره و هم به صورت موج نمود کند که به نظریه مکمل یا دوگانگی موج – ذره مشهور است. اگر الکترونی را به سوی صفحه تلویزیون خاموش پرتاب کنیم، یک ذره نورانی پدیدار می شود که از اصابت الکترون به مواد فسفری که پشت صفحه تلویزیون را فرا گرفته به وجود آمده است. نقطه حاصل از اصابت الکترون بروشنی وجه ذره‌ای ماهیت آن را آشکار می سازد. اما این تنها شکلی نیست که الکترون قادر است به خود بگیرد،الکترون می تواند به توده ابر مانندی از انرژی بدل شود و چنان عمل کند که انگار موجی است گشوده در فضا. هر گاه الکترون به صورت موج نمود کند، کاری می کند که از هیچ ذره‌ای بر نمی آید. مثلاً اگر به مانعی که دو شکاف دارد بر خورد کند، می تواند همزمان از هر دو شکاف گذر کند. هرگاه الکترونهای موج گونه به هم اصابت کنند بی درنگ الگوهای متداخل تولید می کنند. این خصلت دوگانه الکترون را نیز می توان در تمام ذرات زیر اتمی و در همه آن چیزهایی که تصور می شد تنها به صورت موج متجلی می شوند مانند نور، اشعه های گاما، امواج رادیویی و اشعه ایکس نیز باز یافت و همه اینها می توانند از حالت موج گونه به ذره بدل شوند.
– امروزه فیزیکدانها معتقدند که پدیده زیر اتمی را نمی باید تنها به عنوان موج یا ذره طبقه بندی کرد، بلکه باید به عنوان چیزهایی در نظر گرفت که همواره به نوعی قادرند هر دو باشند. این چیزها کوانتا ( quanta ) نام دارند و فیزیکدانها معتقدند که کوانتا در حکم ماده اولیه ای است که کل جهان از آن به وجود آمده است. (quanta جمع quantum است یک الکترون یک کوانتوم است . چند الکترون مجموعه کوانتاها را تشکیل میدهند.

– لغت کوانتوم هم معنی با ذرات موج گونه است؛ واژه ای که در ارجاع به چیزهایی به کار می رود که واجد هم جنبه ذره ای است و هم موج گونه .) شاید اعجاب آورتر از همه این باشد و همه شواهد و مدارک هم موید آن است که کوانتا ( کوانتوم ها) تنها زمانی به صورت ذره نمود می کنند که ما بدانها می نگریم. برای مثال وقتی کسی به الکترون نگاه نمی کند، آزمایشها نشان می دهند که همواره موج است. این اصل چه می خواهد بگوید و معنای آن در دنیای اتم و زندگی روزمره ما چیست؟ در واقع فیزیک کوانتوم می گوید که اتم هیچ محدوده معینی ندارد مگر اینکه مورد مشاهده قرار گیرد. بدون شما ( ناظر) همه اتم ها با سرعتی فوق العاده به درون جهان گسترده می شوند. عمل مشاهده و توجه دقیق است که گسترش مکانی اتمها را کاهش می دهد و آنها راتبدیل به واقعیتهای ملموس می کند. باز به بیان ساده تر می گوید اتم و الکترونهای اتم که در یک محدوده مکانی مشخص به دور هسته (ذرات بنیادی) در گردش هستند و ما به آن ماده می گوئیم اگر انسان ( در فیزیک به آن ناظر و مشاهده‌گر گفته می شود) وجود نداشته باشد اتم محدوده مشخص خود را از دست می دهد و الکترونها و ذرات بنیادی تبدیل به موج شده با سرعت زیاد شروع می کنند به دور شدن از یکدیگر و به این ترتیب همه واقعیتهای ملموس ناپدید می شوند.
بنابراین بر خلاف دیدگاه فیزیک نیوتونی ( و آنچه به آن عادت داریم) که واقعیات (جهان ماده) مستقل از ما هستند در فیزیک کوانتومی واقعیات وابسته به ما هستند. در واقع بدون ذهن ناظر وعمل تفکر هیچ ذره ، هیچ اتم و هیچ جهان مادی وجود ندارد و واقعیت با فعالیت های ذهنی ما ساخته و پرداخته می شود. اگر یک اتم مورد مشاهده قرار نگیرد اتم به اندازه یک میلیاردم از یک میلیارد قسمت یک ثانیه طول می کشد تا گسترده شده و محو گردد. این گستردگی تا آن زمان ادامه می یابد که آن را مشاهده کنید. فیزیکدانها این محو شدگی را عدم قطعیت می نامند.

در همین جا خاطر نشان میکنیم که دانش بیورزونانس از لحاظ پایه علمی ، منشا گرفته از فیزیک کوانتوم می باشد و در بیورزونانس، فیزیک نیوتن ناتوان است.دردنیا این دانش را به نام طب کوانتومی هم میشناسند، یعنی در واقع بورزونانس اعتقاد دارد که سلولهای بدن ما دارای شعور هستند و هر اتفاقی که در بدن ما می افتد براساس یک شعورپیشرفته است و نمی توان با بدن انسان مانند یک اتوموبیل عاری از شعور برخورد کرد واین اشتباه یزرگی است که جهت درمان انسان فقط منطق یک بعدی بودن را در نظر گرفت.


 – تقسیم ماده:

بیایید از یک رشته‌ی دراز ماکارونی پخته شروع کنیم. اگر این رشته‌ی ماکارونی را نصف کنیم، بعد نصف آن را هم نصف کنیم، بعد نصفِ نصف آن را هم نصف کنیم و… شاید آخر سر به چیزی برسیم البته اگر چیزی بماند! که به آن مولکولِ ماکارونی می‌توان گفت؛ یعنی کوچکترین جزئی که هنوز ماکارونی است. حال اگر تقسیم کردن را باز هم ادامه بدهیم، حاصل کار خواص ماکارونی را نخواهد داشت، بلکه ممکن است در اثر ادامه‌ی تقسیم، به مولکول‌های کربن یا هیدروژن یا… بربخوریم.
این وسط، چیزی که به درد ما می خورد یعنی به دردِ نفهمیدن کوانتوم!این است که دست آخر، به اجزای گسسته ای به نام مولکول یا اتم می رسیم.
این پرسش از ساختار ماده که «آجرک ساختمانی ماده چیست؟»، پرسشی قدیمی و البته بنیادی است. ما به آن، به کمک فیزیک کلاسیک، چنین پاسخ گفته ایم: “ساختار ماده، ذره ای و گسسته است”؛ این یعنی نظریه‌ی مولکولی.

 

 – تقسیم انرژی:

حالا بیایید ایده‌ی تقیسم کردن را در مورد چیزهای عجیب تری به کار ببریم، یا فکر کنیم که می توان به کار برد یا نه. مثلاً در مورد صدا. البته منظورم این نیست که داخل یک قوطی جیغ بکشیم و در آن را ببندیم و سعی کنیم جیغ خود را نصف ـ نصف بیرون بدهیم. صوت یک موج مکانیکی است که می تواند در جامدات، مایعات و گازها منتشر شود. چشمه های صوت معمولاً سیستم های مرتعش هستند.
ساده ترین این سیستم ها، تار مرتعش است، که در حنجره ی انسان هم از آن استفاده شده است. به‌راحتی(!) و بر اساس مکانیک کلاسیک می توان نشان داد که بسیاری از کمیت های مربوط به یک تار کشیده مرتعش، از جمله فرکانس، انرژی، توان و… گسسته (کوانتیده) هستند.
گسسته بودن در مکانیک موجی، پدیده ای آشنا و طبیعی است (برای مطالعه‌ی بیشتر می توانید به فصل‌های ۱۹ و ۲۰ «فیزیک هالیدی» مراجعه کنید). امواج صوتی هم مثال دیگری از کمیت های گسسته (کوانتیده) در فیزیک کلاسیک هستند.
توجه داشته باشید که مفهوم موج در مکانیک کوانتومی و فیزیک مدرن جایگاه بسیار ویژه و مهمی دارد که جلوتر به آن می رسیم و یکی از مفاهیم کلیدی در مکانیک کوانتوم است. پس گسسته بودن یک مفهوم کوانتومی نیست. این تصور که فیزیک کوانتومی مساوی است با گسسته شدن کمیت های فیزیکی، همه‌ی مفهوم کوانتوم را در بر ندارد؛ کمیت های گسسته در فیزیک کلاسیک هم وجود دارند. بنابراین، هنوز با ایده‌ی تقسیم کردن و سعی برای تقسیم کردن چیزها می‌توانیم لذت ببریم!

 – مولکول نور:

بسیار خوب! تا اینجا داشتیم سعی می کردیم توضیح دهیم که مکانیک کوانتومی چه چیزی نیست. حالا می رسیم به شروع ماجرا: فرض کنید به جای رشته‌ی ماکارونی، بخواهیم یک باریکه‌ی نور را به طور مداوم تقسیم کنیم. آیا فکر می کنید که دست آخر به چیزی مثل «مولکول نور» (یا آنچه امروز فوتون می‌نامیم) برسیم؟
چشمه های نور معمولاً از جنس ماده هستند. یعنی تقریباً همه‌ی نورهایی که دور و بر ما هستند از ماده تابش می‌کنند. ماده هم که ساختار ذره ای ـ اتمی دارد. بنابراین، باید ببینیم اتم ها چگونه تابش می کنند یا می توانند تابش کنند؟

 – تابش الکترون:
حدود نود سال پیش ، در سال ۱۹۱۱، رادرفورد (۹۴۷-۱۸۷۱) نشان داد که اتم ها، مثل میوه‌ها، دارای هسته‌ی مرکزی هستند. هسته بار مثبت دارد و الکترون‌ها به دور هسته می چرخند. اما الکترون های در حال چرخش، شتاب دارند و بر مبنای اصول الکترومغناطیس، «ذره‌ی بادارِ شتابدار باید تابش کند» و در نتیجه انرژی از دست بدهد و در یک مدار مارپیچی به سمت هسته سقوط کند. این سرنوشتی بود که مکانیک کلاسیک برای تمام الکترونها پیش ‌بینی می‌کند.
طیف تابشی اتمها، بر خلاف فرضیات فیزیک کلاسیک گسسته است. به عبارت دیگر ، نوارهایی روشن و تاریک در طیف تابشی دیده می‌شوند. اگر الکترونها به این توصیه عمل می‌کردند، همه‌‌ مواد (از جمله ما انسانها) باید از خود اشعه تابش می‌کردند (و همانطور که می‌دانید اشعه برای سلامتی بسیار خطرناک است)، ولی می‌بینیم از تابشی که باید با حرکت مارپیچی الکترون به دور هسته حاصل شود اثری نیست و طیف نوری تابش ‌شده از اتمها بجای اینکه در اثر حرکت مارپیچی و سقوط الکترون پیوسته باشد، یک طیف خطی گسسته است؛ مثل برچسبهای رمزینه‌ای (barcode) که روی اجناس فروشگاهها می‌زنند. یعنی یک اتم خاص ، نه تنها در اثر تابش فرو نمی‌ریزد، بلکه نوری هم که از خود تابش می‌کند، رنگهای یا فرکانسهای گسسته و معینی دارد. گسسته بودن طیف تابشی اتمها از جمله علامت سؤالهای ناجور در مقابل فیزیک کلاسیک و فیزیکدانان دهه‌‌ی ۱۸۹۰ بود.
فاجعه‌ی فرابنفش:
دانشمند بزرگ  ماکسول (۱۸۷۹-۱۸۳۱) نور را به صورت یک موج الکترومغناطیس در نظر گرفته بود. از این رو، همه فکر می کردند نور یک پدیده‌ی موجی است و ایده‌ی «مولکولِ نور»، در اواخر قرن نوزدهم، یک لطیفه‌ی اینترنتی یا SMS کاملاً بامزه و خلاقانه محسوب می شد. به هر حال، دست سرنوشت یک علامت سؤال ناجور هم برای ماهیت موجی نور در آستین داشت که به «فاجعه‌ی فرابنفش» مشهور شد:

یک محفظه‌ی بسته و تخلیه‌شده را که روزنه‌ی کوچکی در دیواره‌ی آن وجود دارد، در کوره ای با دمای یکنواخت قرار دهید و آن‌قدر صبر کنید تا آنکه تمام اجزا به دمای یکسان (تعادل گرمایی) برسند. در دمای به اندازه‌ی کافی بالا، نور مرئی از روزنه‌ی محفظه خارج می‌شود، مثل سرخ و سفید شدن آهن گداخته در آتش آهنگری. در تعادل گرمایی، این محفظه دارای انرژی تابشی‌ای است که آن را در تعادل تابشی – گرمایی با دیواره ها نگه می‌دارد.به چنین محفظه‌ای «جسم سیاه» می‌گوییم. یعنی اگر روزنه به اندازه‌ی کافی کوچک باشد و پرتو نوری وارد محفظه شود، گیر می‌افتد و نمی‌تواند بیرون بیاید. نمودار انرژی تابشی در واحد حجم محفظه، برحسب رابطه رایلی- جینز در فیزیک کلاسیک و رابطه پیشنهادی پلانک فرض کنید میزان انرژی تابشی در واحد حجمِ محفظه (یا چگالی انرژی تابشی) در هر لحظه U باشد

سؤال: چه کسری از این انرژی تابشی که به شکل امواج نوری است، طول موجی بین ۵۴۶ (طول موج نور زرد) تا ۵۷۸ نانومتر (طول موج نور سبز) دارند؟
جوابِ فیزیک کلاسیک به این سؤال برای بعضی از طول موج‌ها بسیار بزرگ است! یعنی در یک محفظه‌ی روزنه دار که حتماً انرژی محدودی وجود دارد، مقدار انرژی در برخی طول موج‌ها به سمت بی نهایت می‌رود. این حالت برای طول موج‌های فرابنفش شدیدتر هم می‌شود.

 – رفتار موجی ـ ذره‌ای: [ماکس پلانک]
حدود صد و ده سال پیش یعنی در  در سال ۱۹۰۱ ماکس پلانک (Max Planck: ۱۹۴۷-۱۸۵۸) اولین گام را به سوی مولکول نور برداشت و با استفاده از ایده‌ی تقسیم نور، جواب جانانه ای به این سؤال داد.
او فرض کرد که انرژی تابشی در هر بسامد v ــ بخوانید نُو ــ به صورت مضرب صحیحی از h است که در آن h یک ثابت طبیعی ــ معروف به «ثابت پلانک» است. یعنی فرض کرد که انرژی تابشی در بسامد از «بسته های کوچکی با انرژی h» تشکیل شده است. یعنی اینکه انرژی نورانی، «گسسته» و «بسته ـ بسته» است. البته گسسته بودن انرژی به تنهایی در فیزیک کلاسیک حرف ناجوری نبود‌ (همان‌طور که قبل‌تر در مورد امواج صوتی دیدیم)، بلکه آنچه گیج‌کننده بود و آشفتگی را بیشتر می‌کرد، ماهیت «موجی ـ ذره‌ای» نور بود. این تصور که چیزی مثلاً همین نور هم بتواند رفتاری مثل رفتار «موج» داشته باشد و هم رفتاری مثل «ذره»، به طرز تفکر جدیدی در علم محتاج بود. ذره چیست؟
ذره عبارت است از جرم (یا انرژیِ) متمرکز با مکان و سرعت معلوم.—– موج چیست؟ موج یعنی انرژی گسترده شده با بسامد و طول موج. ذرات مختلف می‌توانند با هم برخورد کنند، اما امواج با هم برخورد نمی‌کنند، بلکه تداخل می‌کنند . نور قرار است هم موج باشد هم ذره! یعنی دو چیز کاملاً متفاوت.

کاربرد علم کوانتم در سیستم ارت:

اخیرا دانشمندان بر اساس خاصیت تکنولوژی نانو ذرات که بر اساس تئوری کوانتوم تعریف میشوند به موادی با هدایت الکتریکی بالا دست یافته اند که با استفاده از ان مواد و در کنار الکترودهای مسی به سیستم ارتینگ با مقاومت الکتریکی پایین و پایدار میتوان دست یافت.

Permanent link to this article: http://peg-co.com/home/%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a8%d8%b1%d8%af-%d8%b9%d9%84%d9%85-%da%a9%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%85-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%db%8c%d8%b3%d8%aa%d9%85-%d8%a7%d8%b1%d8%aa/

مديريت وبسايت بهروز عليخانی

ایمنی در سوئیچ‌گیرهای برق

 به مجموعه‌ای از تجهیزات که عمل ارتباط فیدرهای مختلف را به باسبار و یا قسمت‌های مختلف باسبار را به یکدیگر و در یک سطح ولتاژ معین انجام می‌دهند، سوییچ گیر می‌گویند.

سوئیچ‌گیرهای برق از جمله ابزارهایی هستند که متخصصان و کارشناسان و کاربرانی در صنعت برق با آنها سروکار دارند. شناخت نحوه کار آنها و میزان ایمنی‌شان برای کاربران می‌تواند مفید باشد. در مقاله ترجمه شده زیر که به وسیله مهندس تقی وحیدی کارشناس ارشد تحقیقات و بهره‌وری شرکت توزیع نیروی برق خراسان جنوبی ارایه شده نحوه کار سوئیچ‌گیرهایی از نوع سه فاز AC با ولتاژ نامی یک تا ۳۳ کیلوولت و ایمنی آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
سوئیچ‌گیرهای مورد بحث در این مقاله از نوع سه فاز AC با ولتاژ نامی ۱ تا ۳۳ کیلوولت بوده که مسایلی مانند نحوه انتخاب، بهره‌برداری و نگهداری از آنها در این نوشتار مطرح شده است. راهکارهای ارایه شده مربوط به سوئیچ‌گیرهای روغنی، هوایی، گازی (۶SF) و خلاء بوده است. همچنین توصیه‌های صورت گرفته درباره بریکرها، کلیدها، کلیدفیوزها و مقره‌ها و همچنین کنتاکتورهایی با ولتاژ AC در حد یک کیلوولت کاربرد است. این نوشتار سوئیچ‌گیرهای DC، سوئیچ‌گیرهای AC تکفاز و فشار ضعیف تا سطح ولتاژ یک کیلوولت را شامل نمی‌شود.


 ● سوئیچ‌‌گیرهای برق :

به طور کلی، سوئیچ‌گیرها قابلیت راه‌اندازی و اطمینان مناسبی داشته و عیب و نقص در آنها به ندرت رخ می‌دهد اما وقوع عیب، ممکن است سبب بروز حوادثی همچون انفجار، سوختن روغن، ایجاد ابرهای گازی، و بروز جراحات جدی در افراد شده و حتی در مواردی منجر به مرگ و میر و نیز آسیب به کارخانه‌ها و ساختمان‌های مجاور شود و زیان‌های مالی را نیز به وجود آورد. سوئیچ گیرهای گازی (۶SF) و خلاء، خطرات ناشی از آتش‌‌سوزی روغن را نداشته اما ممکن است ضایعات دیگری در آنها روی دهد که برای پیشگیری از آن نیاز به مدیریت و سازماندهی است. تجربه‌های گذشته نشان داده که عیب و نقص معمولاً پس از راه‌اندازی یا اندکی پس از راه‌اندازی سوئیچ‌گیر روی می‌دهد. بنابراین نحوه راه‌اندازی سوئیچ‌گیر، موقعیت نصب آن و شرایط شبکه در لحظه راه‌اندازی، شاخص مهمی در بهره‌برداری ایمن سوئیچ‌گیر هستند.
سیستم‌های مدیریتی برای بهره‌برداری ایمن سوئیچ‌گیر و پیشگیری از ضایعات باید قابلیت ثبت اطلاعات شبکه را داشته و روش‌های نصب، راه‌اندازی، بهره‌برداری، نگهداری و تعویض تجهیزات را مشخص کند. همچنین ضرورت دارد در سیستم‌های مدیریتی مزبور علاوه بر آموزش کارکنان سیستم ممیزی برای کنترل اثربخشی روش‌های به کار رفته تعریف شود.


● ثبت اطلاعات :

ضرورت دارد اطلاعات مربوط به تمام سوئیچ‌گیرها، دیاگرام‌ها و آرایش‌های شبکه شامل خطاهای موجود در نقاط مختلف شبکه ثبت و کنترل شده و از قابلیت دسترسی به آنها و به روزبودن اطلاعات اطمینان حاصل شود. اطلاعات ثبت شده باید حاوی مواردی چون دیاگرام‌های شبکه و ارتباطات بین سوئیچ‌گیرها و سایر اقلام باشد. ضمناً سطوح خطا، نوع تجهیزات و اطلاعات مرتبط با آنها از قبیل نام سازنده، شماره سریال و سال ساخت، تاریخ نصب، ولتاژ و جریان نامی، جریان اتصال کوتاه نامی و مکانیسم راه‌اندازی مدنظر قرار بگیرد و نیز اطلاعات مربوط به محدودیت‌های بهره‌برداری مانند احتمال بروز شوک‌های الکتریکی و نیز اطلاعات مربوط به نحوه نگهداری اقلام داخلی سوئیچ‌گیر و تعداد عملیات رفع خطا از بریکرهایی که تحت جریان نگهداری قرار گرفته‌اند، در آن موجود باشد. این موارد همچنین جزئیات تمامی اصلاحات و رفع عیوب انجام شده را باید ارایه دهد. برای مثال مواردی مانند تنظیم اهرم‌های فرمان وصل تجهیزات در برابر عکس‌العمل‌های مکانیکی هنگام وصل و … را بیان کرده و نیز اطلاعات مربوط به وسایل کنترل قوس الکتریکی در بریکرهای روغنی را ثبت کند.


● روش‌های نصب و راه‌اندازی، بهره‌برداری :

به کمک اطلاعات ثبت شده، باید سوئیچ‌گیرها و شبکه‌های برق مورد ارزیابی قرار گیرند تا امکان شناسایی خطرات و مشکلات بالقوه از قبیل شوک‌های مکانیکی موثر بر سوئیچ‌گیر، وجود تجهیزات راه‌اندازی با فرمان دستی، عدم وجود اهرم‌های فرمان وصل به گونه ای که در برابر عکس‌العمل‌های مکانیکی حین وصل مقاوم باشند، و نیز وسایل نامناسب حفاظت در برابر آتش‌سوزی میسر شود. پس از ارزیابی می‌توان اقدامات مورد نیاز را برای حصول اطمینان از عملکرد ایمن تجهیزات و سیستم‌ها، شناسایی کرد. این اقدامات شامل جلوگیری از راه‌اندازی سوئیچ‌گیر در حالت اتصال به شبکه و قرار داشتن تحت شوک مکانیکی از طریق غیرفعال کردن قابلیت راه‌اندازی اتوماتیک تجهیزات تا زمان رفع خطای سیستم است. جلوگیری از امکان دسترسی به سوئیچ‌گیر در حالت اتصال به شبکه، کاهش سطوح خطای شبکه در نقاط مختلف از طریق آرایش مجدد شبکه‌ها، جلوگیری از راه‌اندازی کلیدهای با مکانیسم دستی در حالت برقدار بودن شبکه تحت شرایط دقیق کنترلی و جایگزینی سوئیچ‌گیرهای تحت شوک مکانیکی نیز مدنظر است. سایر اقدامات اضطراری و ضروری پس از ارزیابی نیز عبارتند از: تغییر مکانیزم وصل برای سوئیچ‌گیرهای با راه‌انداز دستی (در غیر این صورت باید نسبت به جایگزینی سوئیچ‌گیر اقدام شود). تنظیم اهرم‌های فرمان وصل در برابر عکس‌العمل‌های مکانیکی تجهیزات در هنگام وصل آنها به شبکه، و اقدامات اصلاحی برای حفاظت در برابر آتش‌گرفتگی.
برای انجام اقدامات فوق باید طرحی ارایه شده و جدول زمانی انجام آن تهیه شود. همچنین باید روش‌های راه‌اندازی توسعه یافته و گروه مناسبی از کارکنان برای انجام فعالیت‌های مورد نیاز در بهره‌برداری، بازرسی، تعمیر، نگهداری و تست سوئیچ‌گیرها انتخاب شوند. از سوی دیگر کارکنان مربوطه باید دانش مناسبی از قوانین ایمنی و اعمال آنها داشته و در صورت لزوم نسبت به آموزش کارکنان اقدام شود. همچنین ضرورت دارد به صورت منظم کل سوئیچ‌گیر و ملحقات آن، بازرسی، نگهداری و تست شوند. همچنین موادی از قبیل روغن و گاز ۶SF نیازمندی‌های خاصی از لحاظ کارکرد، تمیزی، جلوگیری از کثیفی، محل استقرار روغن و گردش آن داشته و همچنین خطرهایی در ارتباط با کاربرد آنها وجود دارد. ایستگاههای توزیع نیز باید به صورت دوره‌ای بازرسی شده و اقدامات اصلاحی طبق اولویت به انجام رسند. این اقدامات شامل کارهای فوری (در زمان به خطرافتادن ایمنی ایستگاه و مکان استقرار آن) و فعالیت در اسرع وقت و اقدامات آینده است. آیتم‌هایی از قبیل محل استقرار سوئیچ‌گیر، وجود علایم حاکی از رطوبت و آب، وجود علایم حاکی از دسترسی به تجهیزات و اختلال در آنها توسط افراد غیرمجاز، وجود تجهیزات آتش‌نشانی و تابلوهای هشداردهنده، علایم حاکی از افزایش درجه حرارت، بوی مواد داغ و اوزن وجود دود نیز قابل بررسی است.
علایم حاکی از نشت روغن و سایر شرایط غیرطبیعی، وجود دوده و مواد آلاینده، خوردگی سوئیچ‌گیر، کنترل سطح سیال، وجود برچسب‌ها، درستی اتصالات و اینترلاک‌های اصلی، وجود تجهیزات حفاظتی و ابزار دقیق و موقعیت تجهیزات کمکی از قبیل باتری‌ها و شارژرها و تابلوهای فرمان باید در برنامه بازرسی لحاظ شوند. از سوی دیگر برنامه نگهداری باید در فواصل زمانی منظم و از پیش تعیین شده انجام شده و عملیات نگهداری درباره بریکرهای روغنی به کار رفته و این اقدام بلافاصله پس از فرمان قطع بریکرها در اثر خطای موجود در شبکه، به انجام رسد. برخی اوقات از سوئیچ‌گیرهای ۶ SF و یا سوئیچ‌گیرهای خلاء به عنوان سوئیچ‌گیرهایی یاد می‌شود که ”نیاز کمی به نگهداری“ دارند، اما این موضوع بدین معنی نیست که این سوئیچ‌گیرها نیاز به برنامه نگهداری ندارند. برای امر نگهداری باید با توجه به عواملی از قبیل نوع سوئیچ‌گیر، عمر آن و تعداد دفعات راه‌اندازی، برنامه‌ریزی صورت گیرد. همچنین باید تاریخچه نگهداری سوئیچ‌گیر بررسی شده و نیز اطلاعات مربوط به هر آیتم ثبت شود تا امکان شناسایی عوامل منجر به بروز تغییرات در تجهیزات فراهم شود. به دنبال آن فاصله زمانی بین دوره‌های نگهداری را می‌توان تنظیم کرد. در صورتی که ارزیابی نشان دهد که سوئیچ‌گیر نیاز به جایگزینی دارد، باید موارد زیر لحاظ شده و در صورت لزوم به تصویه‌های مربوطه عمل شود:

۱) جایگزینی کامل سوئیچ‌گیر:
مزیت این کار در این است که نصب سوئیچ بورد جدید مطابق با آخرین طراحی پیشنهادی از سوی سازندگان خواهد بود.

۲) جایگزینی یا رفع عیب سوئیچ بورد در تأسیسات موجود:
در این حالت می‌توان قطعات انفرادی سوئیچ‌گیر را تعویض کرده یا نسبت به رفع عیب سوئیچ بوردها اقدام کرد. همچنین در مورد بریکرها می‌توان نسبت به ارتقای سوئیچ‌گیر اقدام کرد قبل از تصمیم‌گیری درمورد تعویض سوئیچ‌گیر، لازم است عایق تجهیزات مستقر بر روی سیستم باس بار فشار قوی، محفظه ترانسفورماتور جریان، کابل‌ها و ترمینال‌ها و غیره بررسی شده و عمر مفید آنها بررسی شوند تا هزینه‌های جایگزینی موردی تجهیزات، رفع عیب آنها یا نصب تجهیزات جدید قابل توجیه باشد. ضروری است که ارزیابی کلی از سوئیچ‌گیر انجام شود که این ارزیابی شامل بررسی عایق تجهیزات فشار قوی به کمک روش‌های موردی مانند اندازه‌گیری عایق به روش تخلیه الکتریکی و بررسی اطلاعات ناشی از آزمایش مزبور طبق استانداردهای موجود است. برای بررسی بریکرها ضروری است مواردی همچون اتصالات خروجی کلید، تجهیزات کنترلی و حفاظتی، اینترلاک و ارت کردن تجهیزات مطابق استانداردهای ایمنی، مقادیر نامی اتصال کوتاه، مجرای خروج گازهای ایجاد شده در کلید و مقادیر نامی تجهیزات مورد بررسی و مورد بازرسی قرار گیرند. همچنین دسترسی به قطعات یدکی در فرایند تصمیم‌گیری نقش اساسی دارد. بنابراین ضرورت دارد که از موجود بودن اقلام استراتژیک (مانند بوشینگ‌ها، ترانسفورماتورهای جریان، سرکابل‌ها، مکانیزم‌های راه‌اندازی) و نیز اقلام روتین مورد استفاده در برنامه نگهداری (از قبیل کنتاکت‌های اتصال جریان الکتریکی، درزبندها، کنتاکت‌های خاص عبور روغن جهت خاموش کردن جرقه، و سیم پیچ‌های فرمان قطع و وصل) اطمینان حاصل شود. علاوه بر آن باید از لحاظ اقتصادی بررسی شود که آیا ارتقای تجهیزات و یا تعویض اقلام موردی آن به منظور رفع عیب از سیستم به صرفه است و یا باید نسبت به جایگزینی تجهیزات اقدام کرد.
از طرف دیگر کارکنانی که وظیفه راه‌اندازی، بهره‌برداری، بازرسی، نگهداری و تست سوئیچ‌گیرهای شبکه را برعهده دارند، باید با روش‌ها و قوانین ایمنی به ویژه درمورد سوئیچ‌گیرهای فشار قوی آشنا بوده و باید مسوولیت‌هایشان ایشان به آنان یادآوری شده و در صورت لزوم تحت آموزش قرار گیرند تا بتوان از کار ایمن و بدون خطر تجهیزات اطیمنان حاصل کرد.

برگردان: مهندس تقی وحیدی کارشناس ارشد تحقیقات و بهره‌وری شرکت توزیع نیروی برق خراسان جنوبی
منبع: اینترنت

مجله پیک برق

Permanent link to this article: http://peg-co.com/home/%d8%a7%db%8c%d9%85%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%d9%88%d8%a6%db%8c%da%86%e2%80%8c%da%af%db%8c%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d9%82/